WORLD CITIZEN شهروند نصف جهاني

Wednesday, June 29, 2005

يک مقاله به انگليسي شب بعد از انتخابات نوشتم براي مجله اوپن دمکراسي و بعد از يک مشت آه و ناله که آقا چي شد و چه جوري ما اينطور بد بخت شديم يک مقايسه گذرايي هم بين انتخاب بوش و احمدي نژاد کردم. هردوشون آدمهاي مذهبي و بي سواد ولي بسيار آشنا به فرهنگ و زبان مردم کوچه و بازار که توانستند با استفاده از زبان ساده و غير روشنفکري ملت را جذب کنندو روشنفکرها و طبقه تحصيل کرده را شکست بدهند. ولي در عمل بيشترين ضررها را به همون قشر فقير دست کم از نظر اقتصادي خواهند زد. خلاصه امروز چاپ شده و مي توانيد اينجا بخوانيدش. در ضمن ديدم يکي از اساتيد دانشگاه جورجيا به نام دکتر بهروز قمري تبريزي توي سايت ايرانيان هم مبسوط به همين مقايسه پرداخته اند
You can see my article in Open Democracy HERE.

Tuesday, June 28, 2005


ديروز کله سحر با راديو ملي استراليا(اي. بي. سي) در مورد پرزيدنت ا.ن ....(مخفف آقاي ابراهيم نبوي براي احمدي نژاد) يک مصاحبه کردم. اولا که داشتم خل ميشدم از دست لهجه استراليايي! بعد هم کفم بريده بود که يک دفعه وسط مصاحبه پرسيد که آيا راست است که پرزيدنت ا.ن در واقع قاتل يک سياستمدار سابقه دار و وزير سابق بهداشت ايران(دکتر سامي عضو کابينه مهندس بازرگان) بوده است؟ مونده بودم چي بگم؛ با خودم فکر کردم آبروريزي از اين بدتر نمي شودها که ريس جمهور مملکت شخصا به قتل شهرت داشته باشد. اين مصاحبه را مي توانيد از دقيقه سوم و ثانيه پانزدهم به بعد در اينجا بشنويد

Monday, June 27, 2005


کم کم که از شوک در بيام بيشتر مي نويسم. اين انتخابات همش هم افتضاح نبود ها...يک قسمت بسيار خنده داري هم داشت. من حدود ساعت ۲ بعد از ظهر بود که رسيدم بروکسل و از ايستگاه تاکسي گرفتم براي سفارت ايران؛ راننده عرب مراکشي تاکسي تا گفتم سفارت ايران گفت مي خواي بري راي بدي؟ اومدم بپرسم تو از کجا مي دوني که يادم افتاد که تيتر تمام روزنامه ها توي قطار به ايران اختصاص داشت. خلاصه وقتي رسيديم به ساختمان مجلل سفارت ايران در يکي از عياني ترين محله هاي بروکسل؛ همانطور که انتظار مي رفت عده از ايرانيان با پرچهاي شير و خورشيد در پشت موانعي که پليس گذاشته بود در تظاهرات و فحش و انگشت مبارک وسط نشون دادن به کساني بودند که راي مي دادند. من چمدانم را گذاشتم دم در و رفتم راي دادم و آمدم بيرون؛ درست در همون لحظه اي که دربون سفارت داشت چمدان را به من مي داد من متوجه نزديک شدن يک آقاي از جمع مخالفان از پشت سر آقاي دربان سفارت شدم...اول فکر کردم ميخواد کتک کاري کنه اما ثانيه اي بعد متوجه شدم که اين هم ميهن انقلابي ما براي اعتراض به شاشيدن آخوندها به مملکت به همون روش فخميه اعتقاد دارند. من اينقدر شوک شده بودم که نتونستم دربان بيچاره را متوجه کنم که يکي شلوار را کشيده پايين و داره از پشت کفش و لباس آقا را آبياري مي کنه..چشمتون روز بد نبينه اين آقاي دربان وقتي متوجه ماجرا شد که ديگه کاملا گرم و خيس شده بود. فقط يکي را مي خواست که دوربين به دست از صحنه دويدن آقاي شاشوو و دربان شاشيده شده بر و پليس بلژيک که پشت سرشون مي دويد عکس بگيره....اين هم يک عکس که خودم بعد از اينکه از خطر شاشي شدن نجات پيدا کردم از تظاهرات کنندگان خلاق گرفتم

Friday, June 24, 2005

تبريک مي گم به تحريميهاي عزيز و احمدي نژاد آدم کش. بدبخت شديم رفت. همه چيز تمام شد. ريس جمهور آدم کش و قرون وسطايي نداشتيم که پيدا کرديم. جورج بوش هم بهانه کم داشت که آن را هم پيدا کرد. حالم از آدمهايي که هميشه هر وقت همه چيز به گند کشيده مي شود مي گويند: "ديديد من از اول گفتم" به هم مي خوره و به همين دليل حالم از خودم هم به هم مي خورد چون به همون سبک مي خوام بگم: ديديد گفتم...آهاي تحريمي ها ديديد گفتم؟ آهاي اون هايي که مي گفتيد اينها همش بازي است و هاشمي مي خواد همه را بترسوند که خودش با راي بالا انتخاب بشه؛ ديديد گفتم....دلم براي اين همه سال تلاش مي سوزه...انگار همين ديروز بود..يادمه صبح کله سحر بلند شدم مصاحبه رييس جمهور خوش صحبتم را با سي ان ان ببينم که چگونه احترام جهانيان را برانگيخت. خاتمي ضعيف و دوستاشتني من! از همين لحظه دلم براي روزهايي که احساس غرور و افتخار را در دل زنده کردي تنگ شده است. اين دکتري!!! که دکتر کاظم سامي را وحشيانه کشت امروز جايگزين توست....دلم براي اصفهانم تنگ است...دلم براي ايرانم مي سوزد

Wednesday, June 22, 2005


تحریم, ترحیم آزادی شد

پاريس هستم و همين چند کلمه را هم از مک دونالد که اينترنب بي سيم!! رايگان دارم مي نويسم. آره عزيزم من شوک شدم از اين نتايج و هنوز هم باورم نمي شه که قاتل دکتر سامي ۵ ميليون راي آورده باشه. ۳ ميليون دکترمعين که ديگه بماند. همزمان بنده آمادگي دارم-بر خلاف تحريمي هاي عزيز که نه تنها اشتباه خودشون را نمي پذيرند بلکه مي روند تا دست در دست احمدي نژاد آدم کش؛ ملت ايران را از اين هم بدبختر کنند؛ - بپذيرم که ما و خيلي از اصلاحطلبان با احتساب تقلب هاي سيد خامنه اي؛ بيش از حد اميدوار بوديم که مردم کشته مرده دمکراسي هستند....وابستگي هاي قومي و شعارهاي عوام فريبانه هنوز خيلي توي اون جامعه اثر داره. به هر حال اين برگ راي من که در سفارت ايران در بروکسل به صندوق پر سوراخ راي انداختم. کاري به هيچي ندارم ديگه ولي بدونيد که آمدن احمدي نژاد يعني حمله آمريکا به ايران

Thursday, June 16, 2005

ساعت ۴ بامداد در شهر دوسلدورف آلمان. از خواب پريدم. ۲ ساعت ديگة مي زنم بيرون که با قطار ۹۰ دقيقه اي برم آمستردام. فعلا وقت سفرنامه نويسي نيست. جاي من خالي بچه هاي تورنتو و مونتريال يک ۱۰۰ نفري را با اتوبوس و ماشين دارند مي برند سفارت ايران در اتاوا که راي بدن. نيما داداش ۱۸ سالم هم داره ميره اولين بار راي بده. من خودم هم در سفارت ايران در بروکسل شايد هم پاريس شايد هم هر دوش!!! راي مي دم. آقاي مهدی جامی هم لطف کردند و توي گزارششون درمورد انتخابات و وبلاگستان يک لينک هم به من دادند. به هر تقدير هر آنچه گفتني بوده را صدها تحليل گر و فعال سياسي صادق و ميهن دوست گفته اند. در اين آدينه اين فرصت تاريخي را داريم که با حداقل هزينه به ديکتاتوري و لمپنيزم سياسي دست رد بزنيم و تلاش براي استقرار يک حکومت عقلاني و دمکراسي را يک گام به پيش ببريم. به اميد پيروزي جبهه دمکراسي و حقوق بشر و دکتر معين

Saturday, June 11, 2005

اين چند ساعت آخري که هنوز تورنتو هستم دست از سر اين وبلاگ بر نمي دارم........ با عنايت به اينکه مصاحبه هاي من توي تلويزيون کانادا حسابي برام دشمن درست کرده ولي نه به اندازه کافي در نتيجه فردا هم باز يک مصاحبه مفصل تر بين ساعت ۹تا ۱۰فردا شب(يکشنبه) همراه با نازلي و نيکان و بهرنگ از کانال ۲۶ سي بي سي پخش مي شود. يک برنامه ۲۰ دقيقه اي خواهد بود يک جايي توي اون يک ساعت. تکرارش هم همان فردا شب(يکشنبه) از ۱۰ تا ۱۱ اين بار کانال ۶ سي بي سي خواهد بود. خودم ديگه اون وقت آلمان هستم ولي اگه ديديد برام پيغام بزاريد. مرسي
Watch CBC Channel 26 tomorrow night from 9to 10 PM , an interview about Iran and Blogs...

راي ندادن و راي به قاليباف يعني راي به خامنه اي
تحريمي هاي عزيز! آخرين نظر سنجي هاي وزارت کشور که موسوي لاري هم بر اساسش حرف زده نشان مي دهد که از ۴۶ ميليون واجد شرايط ۲۴تا ۲۶ ميليون شرکت مي کنند. اين يعني نزديک به ۵۵٪ مشارکت.... تازه معمولا چند درصد هم روزهاي آخر اضافه مي شود. خلاصه استراتژي تحريم از حالا شکست خورده است. بياييد با راي به معين و نگذاريد يک آدم خطرناکي مثل قاليباف به دور دوم راه پيدا کند. يادتان باشد که قاليباف کانديداي أقاي خامنه اي ست. راي ندادن در واقع راي به قاليباف و راي به سيد علي خامنه اي است


k

آقا ديشب خيلي روحيه گرفتم. زنگ زدم خونه عمه بزرگم در شاهين شهر اصفهان؛ به جاي حرفهاي نااميد کننده خودش پيش قدمي کرد و گفت که همه خانوادهش مي خواند به دکتر معين راي بدهند. فيلم ناراحت کننده و تکان دهنده حجاريان و معين را حتما تماشا کنيد و مقاله بهنود را در مورد فيلم بخونيد

Friday, June 10, 2005

هر دم از اين باغ بري مي رسد. قربون دهن آقاي پور محمدي معاون فعال آقاي فلاحيان در ۸ سال طلايي! وزارتشون که حرف دل آقا را به اطلاع عموم رساندند. اين را بخوانيد و ببينيد که دوستان تحريمي ما آب به آسياب کي مي ريزند

Thursday, June 09, 2005


پوستر تبليغاتي نهضت آزادي ايران و نيروهاي ملي مذهبي در حمايت از دکتر معين


فوتبال- راي- اروپا
آقا چند تا چيز را تندي بگم. اولا خيلي حال داد ديروز.هم خود بازي هم توي خيابون ريختن جوونهاي تورنتويي بعد از بازي که غير از معضل پرچم که نازلي در موردش حرف زده و البته من با اينکه پرچم شير و خورشيد دستم نمي گيرم ولي فحش اين دو دستگي را به رجايي و بقيه آدمهايي که به اين طرح علي رغم مخالفت مهندس بازرگان توي شوراي انقلاب راي دادن مي دهم. راي دادن به معين هم که براي هزارمين بار خواهش ميکنم فراموش نکنيد. اگر اينور دنيا هستيد و حال و حوصله رفتن به سفارت را نداريد دست کم به فاميل ها و رفيقاتون توي ايران زنگ بزنيد و تشويقشون کنيد که راي بدهند به معين. اگر در تورنتو هستيد که با ياسر تماس بگيريد که اتوبوس داره پر ميشه. يکي دو تا گفتگو هم با راديو فردا کردم اين چند روزه که آخريش را مي گذارم اينجا که اگه خواستيد ببينيد. در ضمن من خودم شنبه دارم مي رم اروپا براي ۲ هفته ولي اونجا حتما راي مي دم. سعي مي کنم از اونجا هم بنويسم

Tuesday, June 07, 2005

Here is another post about Presidential Election in Iran Scan.

بابا ملت! سيد علي خامنه اي و هاشمي رفسنجاني علي رغم همه اختلافات شخصي که دارند در يک چيز مشترک هستند. هيچ کدام نمي خواهند طبقه متوسط و مدرن شهري مشارکت کنند. تکرار اين شعار که ما مشارکت حداکثري مي خواهيم دقيقا به اين دليل است که خامنه اي از عمق تنفر ملي بويژه در ميان طبقه شهري از خودآگاه است و مي داند با تکرار اين شعار تعداد بيشتري از اين طبقه راي دادن را اطاعت از فرامين وي به حساب مي آورند و به پاي صندوق نمي روند. از چپ و راست مي شنوم که مردم دل و دماغ راي دادن ندارند ولي بگذاريد صريح بگويم که اين يک اشتباه تاريخيست از نظر من. دمکراسي فقط وقتي پيش مي رود که طبقات مختلف اجتماعي پي گيرمطالبات صنفي خودشون باشند. و معين بويژه پس از تاييد و حمايت مهندس سحابي و نهضت آزادي تنها مدافع اين قشر در حاکميت خواهد بود. باور کنيد علي رغم همه سرخوردگي ها اين فرصت مناسبي ست

Monday, June 06, 2005


Vote For Dr. Moeen.

Iran Scan is a group blog that open democracy has started with the help of Hossein Derakhshan. I had a piece there today as well, You can see it here.

Sunday, June 05, 2005

گزارش جلسه نويسيم خوب نيست ولي قطعا بدونيد منصف تر از نيک آهنگ بنويسم که در يک سانسور بي نظير از پرسش و تعجب خودش نوشت ولي کلامي از جواب اساسي و دندان شکن! موسوي خوييني ننوشت. اما من براتون مي گم..نيکان طبق معمول پرسيد راي دادن يا ندادن به مشارکتي ها چه تاثيري بر بخور بخور و قرار دادهاي چرب و چيلي اعضاي مشارکت در بخش نفت و نيرو(سد سازي) داره؟ موسوي هم گفت: بابا جان سازمان بازرسي کل کشور و هزار تا سازمان دست راستي ديگه توي ايران در به در دنبال يک بهانه مي گردند عليه اينها..شما فکر مي کنيد اگر اينها کمترين آتويي داشتند مي شستند نگاه مي کردند که مشارکت با نهضت آزادي مذاکره کنه؟...حالا قيافه نيک آهنگ در اين لحظه ديدني بود............خودش مي گه قيافه" تعجب" من مي گم قيافه "حرف حساب که جواب نداره" بود. اما همانطور که ياسر گفته جو جلسه برعکس شده بود. توي اين ۷-۸ سال گذشته هر وقت کسي از ايران مي آمد به اينطرفي ها توصيه مي کردند که آقا بايد راي داد و خارج نشين ها معمولا انتقاد مي کردند که چه فايده و شما ها ضعيف عمل مي کنيد و غيره...حالا اين دفعه آقاي موسوي به عنوان نماينده سابق مجلس و سازمان ادوار تحکيم وحدت از ايران آمده و تبليغ عدم شرکت مي کنه(البته با ترديد)اون وقت اکثريت ايراني هاي جلسه داد و بي دادشون هوا بود که آقا تحريم که استراتژي نيست و چه فايده داره صحنه را خالي کنيم؟

Friday, June 03, 2005

سخنراني اين هفته را از دست ندهيد
آ قايان و خانم ها بنده هرگونه تشويق بعضي ها براي عضو شدن در صلح سبز را تکذيب مي کنم. طرف خوشتيب بود ونازلي خانم مشتاق و بنده بي تقصير. در ضمن اين شنبه به همت خودم و همکاري کانون ايرانيان دانشگاه تورنتو آقاي مهندس علي اکبر موسوي خوييني دبير سازمان ادوار تحکيم وحدت و نماينده اصلاح طلب دفتر تحکيم در مجلس ششم را از ايران دعوت کرديم که الان دو سه روز است که کاناداست و روز شنبه در دانشگاه تورنتو تحت عنوان" دمکراسي ايراني- انتخابات رياست جمهوري- و مسووليت ما" سخنراني خواهد کرد. با توجه به نزديکي انتخابات سخنراني جالبي خواهد بود, اون هم از طرف کسي که خودش و سازمانش فعلا انتخابات را تحريم کرده ولي به بيانيه معين واکنش مثبت نشان داده و شب قبل از پروازش هم خونه اکبر گنجي بوده و خلاصه مثل خيلي ها مردد است. محل سخنراني در همان جاييست که کنفرانس زنان بود. آدرس دقيقش را اينجا ببينيد . ساعت ۵:۳۰ بعدازظهر همين شنبه چهارم جون. خلاصه وعده ديدار تحريميان و معينيان تورنتو همين شنبه دانشگاه تورنتو

Wednesday, June 01, 2005

هر کي مي خواد به هاشمي راي بدهد لطفا قبلش اين مطلب همشهري نکته بين ما را حتما بخوند

يادم مياد ۱۰-۱۱ سالم بود که مامانم گريه کنان از مطبش برگشت و گفت دکتر کاظم سامي را به طرز وحشيانه اي به قتل رساندند. من نمي دونستم دکتر سامي کيه و چرا کشته شده فقط مي دونستم که همه اطرافيان شک نداشتند که کار کار حکومت فخميه روحانيت بود. دقيقا کي و چراش را در اواخر دهه ۶۰ کسي نمي فهميد. از وقتي اين شخصيت شخيص احمدي نژاد شد شهردار تهران -به لطف عدم مشارکت مردم شريف تهران در انتخابات شوراها- هي از اينطرف و اونطرف مي شنيدم که اين حاجي توي قتل دکتر سامي نقش اصلي داشته -البته در هماهنگي با مقامات بالا- بلاخره امروز ديدم ابراهيم نبوي تو زندگي نامه طنزي که براي احمدي نژاد نوشته يک اشاره صريحي به دکتر سامي کرده. خيلي خوشحال شدم که قاتل را پيدا کرديم در حال تلاش براي رييس جمهور شدن...!!! کاش يک خبرنگاري از فرصت استفاده کنه و ازش بپرسه که نظرتون در مورد اين شايعات چيست؟ ببينيم چه شکلي تکذيب مي کنه
نبوي نوشته: احمدی نژاد علاقه زیادی به نابودی استعمارپیر یعنی انگلیس داشت. به همین دلیل بود که به انگلیس رفت تا در آنجا هم درس آسفالت بخواند و هم با امپراطوری پیر انگلیس بجنگد. ..اما این کار بسیار دشوار بود، چون او باید تمام درس ها را به زبان انگلیسی می خواند، او شش ماه تلاش کرد تا با زبان انگلیسی اشنا شود، اما این کار به دلیل اینکه قلبش برای پابرهنگان می تپید به سختی صورت می گرفت. به همین دلیل به این نتیجه رسید که باید زودتر به وطن بازگردد و به زبان فارسی به مردم خدمت کند. او به وطن بازگشت، در حالی که قلبش می تپید. در همین روزها بود که در اثر تپش شدید قلب او دکتر کاظم سامی کشته شد. این امر نشان می داد که دکتر احمدی نژاد تا چه حد توانسته است علاوه بر آشنایی با آسفالت با برنامه ریزی های امنیتی هم آشنا شود. و سپس برای آسفالت کردن دهان مردم اردبیل استاندار این استان شد
بعد از دوم خرداد احمدی نژاد نیز پیام دوم خرداد را درک کرد. به همین دلیل از اردبیل به تهران آمد و به فعالیت های علمی خود ادامه داد. وی که قبلا در مورد دکتر سامی نیز فعالیت های علمی فراوانی کرده بود، این بار تصمیم گرفت شهردار تهران شود. انتخابات شوراها برگزار شد. هیچ کس در انتخابات شرکت نکرد. در نتیجه احمدی نژاد شهردار تهران شد