People come to your life for a reason, a season or a life time.
شايد آدم ها فکر کنند من بيش از حد درگير مي شوم؛ خودم فکر مي کنم علتش اين است که اصلا با مجردي حال نمي کنم. شرايطي هم که الان پيش آمده من را کاملا فلج کرده. سر جدم قرار بود پاشم چند روزي بروم آمريکا پيش دختر عمو ها در تگزاس بعد هم بروم سانفرانسيسکو ! اما نمي تونم بر اين بي حالي و نا تواني غلبه کنم. خدا را شکر فردا شب بعد از دو هفته مي رم پيش بچه ها که پکر بازي کنيم. فقط هي ازم نپرسيد چي شده! فقط مي تونم بگم يکي از بهترين ۱۶ ماههاي زندگيم را پشت سر گذاشتم. اميدوارم درد و زخمش با خاطرات خوبي که دارم جايگزين بشود. مي دونم هممون شايد يکي دو بار بيشتر اينطوري عاشق نشويم ! من سعي کردم که قدرش را بدونم و عشقم به عشق در فراق تبديل نشود. نمدونم اين جمله انگليسي بالا را چه جوري ترجمه کنم ولي يک جورايي مي گه که آدم ها هميشه در پاسخ به يک نيازي توي زندگي همديگر مي آيند و گاهي وقتها اقامتشون و اثرشون طولاني تر است و چند تا شون هم تا ابد توي زندگي هم مي مونند.... شرمنده که شما ها را هم اينقدر در گير ماجرا کردم
<< Home