Wednesday, March 30, 2005

Presidential Election(11)

بحث نيک آهنگ و ياسر از اون نوع بحثهايي ست که تا شب انتخابات رياست جمهوري هزار بار ديگه هم در خواهد گرفت. از اين جهت که من اين دو تا رفيق را هفته اي يک بار تو تورنتو مي بينم شايد راحت تر بتونم يک چيزي اضافه کنم. حرف از اونجا شروع مي شه که يک طرف ميگه بايد به اصلاح طلبها (دکتر معين )راي داد. اون طرف ميگه چه فايده مگه خاتمي چي کار کرد؟ راي دادن فقط به نظام مشروعيت مي ده. باز اين طرف ميگه تجربه ثابت کرده که تحريم انتخابات هيچ فايده اي نداشته و ۴۵ تا ۵۰ درصد مردم هميشه راي داد ند. پس هم نظام مشروعيتش را از دست نداده هم کار افتاده دست يک عده عوضي-نمونه اش شهردار تهران که همين ۴ تا فرهنگسراي تهران را هم که جوونها يک نفسي توش مي کشيدند کرده عين مسجد- باز اين طرف مي گه اين اصلاح طلبها اصلا اصلاح طلب نيستند؛ بلکه همون شکنجه گران قديمي هستند که از کارهاي ده ساله اول انقلاب معذرت هم نخواسته اند. باز اينوري ها ميگند بابا آدم ها تغيير مي کنند ,مثالش هم آدمهايي تو ما يه آقاي تاجزاده که پاي حرفشون با توجه به فشارها ايستاده اند. اون چيزي که توي همه اين حرفها داره گم ميشه اين پرسش براي طرفداران راي ندادن است که آلترانتيو آنها چيست؟ اگه همه نشستيم خونه و مثلا آدم خطرناکي مثل لاريجاني -يا حتي هاشمي- با ۱۰ ميليون راي رييس جمهور شد؛ آيا ذره اي ما به هدفمون که عقلاني کردن حاکميت و بهبود وضعيت مردم است نزديک شده ايم؟ من نمي گم معين بهترين گزينه است و مثلا اگه رييس جمهور شد همه مشکلات حل می شه ..نه ولي به هر حال بهتر از کساني ست که جز به باد دادن منابع ملي؛ کشتار و زندان مخالفان سياسي و افزايش فشار اجتماعي بر زنان و جوانان هيچ هنر ديگري ندارند